جدول جو
جدول جو

معنی थका हुआ - جستجوی لغت در جدول جو

थका हुआ
فرسوده، خسته، بی حال، بی میل، کسل
دیکشنری هندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پخته، رسیده، رسیدیّگی، هندی رسیده
دیکشنری هندی به فارسی
آویزان، حلق آویز کردن
دیکشنری هندی به فارسی
گیج، گیج شده
دیکشنری هندی به فارسی
خفه، فشرده شده، فشرده
دیکشنری هندی به فارسی
یخ زده، منجمد شده
دیکشنری هندی به فارسی
به طور افتاده، خم شد، افتاده، کج، شیب دار
دیکشنری هندی به فارسی
ترسان، ترسیده
دیکشنری هندی به فارسی
سرخ کرده، سرخ شده
دیکشنری هندی به فارسی
کوتاه شده، خرد شده، قطع شده، آراسته، برش خورده
دیکشنری هندی به فارسی
آراسته، تزئین شده است
دیکشنری هندی به فارسی
پاره پاره، پاره شده، کهنه
دیکشنری هندی به فارسی
پرشده، کامل
دیکشنری هندی به فارسی
گمراه، بیراهه
دیکشنری هندی به فارسی
با بی حوصلگی، به شکلی خسته
دیکشنری هندی به فارسی
بیش از حد کار کرده، مرده خسته
دیکشنری هندی به فارسی